:::: MENU ::::

میلاد

سفر سیر پختگی است
در زمان
در مکان.
زمان را تنها خواندی
مکان را ما
من و تو، با هم.

لعنتی،
هنوز هم فاصله است
«همیشه فاصله‌ای هست».

«روز میلاد تو»
ما، من، تو.
گم در آغوشت
«کودک کامل اردی‌بهشت».
در بر
شق القمر.
یکی‌شده
در هم.
نگاه، نگاه، نگاه.
وصل
کو فاصله‌ها!


ماه

ماه‌اش که تو باشی
شب‌هایش همیشه نورانی است


حوض ماهی

نگاه تو
در من جریان دارد
مثل دستانت
که حوض آرزوهایم را
پر از ماهی می‌کنند


تو

در نگاهم
گیاهی است
روییده به سمت نور

نور، منشور
تو، «آبی، خاکستری، سیاه»
من، سکوت، «عاشقانه‌ها و کبود»


نگاه

راهی است به نگاهت

که تنها من می‌دانم

هر صبح با زنبیلی پر از سکوت

طی طریق می‌کنم

تا نگاهم را به نگاهت بدوزم،

یکی شوند

بروند آن سوی ماه

در هم بتنند


سحر

در این اندیشه‌ام که سبز شوم.

راستی، می‌دانستی جوانه زده‌ام؟

خنده‌ام می‌گیرد:

هنوز پشت لبم سبز نشده، جوانه زده‌ام…

«تو سحرم کردی»

وگرنه من کجا و جوانه کجا!

من از تمام در و دشت تنها شقایق وحشی را می‌شناختم.

«تو سحرم کردی»

وگرنه من کجا و تلاطم دریا کجا!

من از دریا و خلیج تنها تنگ بلوری سر سفره‌ی عید را می‌شناختم…

حالا می‌خواهی بروی؟ کجا؟

من کلید این قفل را در خاطره‌ی با تو بودن گم کردم.

لااقل به این جوانه رحم کن…


فهرست‌سازی وابسته در گوگل

چند روزی روی فرمی در گوگل کار می‌کردم که سوآلی ذهنم را مشغول کرد: «آیا می‌شود فهرست (منویی) از داده‌ها داشت که وابسته به انتخاب قبلی داده‌ها باشد؟». در واقع امکان ساده‌ی این کار Data Validation است (با یا بدون درست کردن رسته یا Range از داده‌ها) اما پرسش این‌جاست که اگر محصولات یک فروشگاه را در چهار دسته‌ی سبزی، میوه، لبنیات و حبوبات تعریف کنیم و ۲۰۰ نوع محصول را در این چهار دسته خلاصه کنیم به چه شیوه‌ای می‌شود این دسته‌بندی وابسته (Dependent) را در گوگل شیتز (Google Sheets) به کار بست. ادامه‌ی نوشته


صحرای محشر؛ فرودگاه آتاتورک

روایت نخست:

ساعت رو نگاه می‌کنم، حدود ۱۲:۱۰ دقیقه هست. یعنی دیر شده. با سرعت خودم رو جمع و جور می‌کنم که به پرواز برسم. ظرف ۲۰ دقیقه همه چی رو مرتب می‌کنم و سعی می‌کنم خودم رو به اتوبوس ۱۲:۴۵ دقیقه برسونم. دم در با چمدون سنگین‌تر از حد انتظار مواجه می‌شم. فکر می‌کنم که چه‌جور می‌شه با یه کوله‌پشتی، یه چمدون معمولی و یه چمدون بزرگ و غیر طبیعی خیلی سریع مسیر خونه تا ایستگاه رو برم. با تمام توان و دقت سعی می‌کنم خودم رو به پایین ساختمون برسونم. ادامه‌ی نوشته


مهاجرت از اسپیپ (SPIP)

یکی از کارهای طاقت‌فرسایی که وقتم رو برای مدت زیادی گرفت، مهاجرت کردن از تارنمای مبتنی بر SPIP بود. ساده‌ترین دلیل آن این است که اسپیپ توسط یک تیم فرانسوی نوشته شده است و با تاکید زیاد فرانسوی‌ها بر زبانشان به سختی می‌توان جوابی برای پرسش‌ها متعدد پیدا کرد. این‌ها را به عنوان کسی می‌نویسم که در سال ۱۳۸۵ عضو تیم توسعه‌ی اسپیپ در ایران بودم و پروژه‌ی «شهروند خبرنگاری» را با استفاده از اسپیپ در ایران در دستور کار داشتیم. ادامه‌ی نوشته


چه طور یک کد HTML را به متن تبدیل کنیم؟

کد html‌یکی از کارهای منظمی که باید انجام می‌دادم، خواندن متن‌های تارنمایی بود که امکان گرفتن متن را بسته بود. باید کد صفحه‌ی HTML را می‌گرفتم و تگ‌های آن را حذف می‌کردم. به علاوه باید حروف XML/HTML آن را به ASCII تبدیل می‌کردم. تصمیم گرفتم با دانش مبتدیانه‌ای که از پایتون دارم و کمی جست‌وجو و راهنمایی دوستان، این کار را با کدنویسی کوتاهی در پایتون انجام بدهم. ادامه‌ی نوشته


برگه‌ها :1234567...15